افزون آنکه بعضی از مولفین محترم حقوق مدنی از عبارت ماده ی ۵۶۵ قانون مدنی که گفته‏ است جعاله تعهدی است جایز، نتیجه گرفته‏اند که قانون‌گذار نیز خود با آنان همراه بوده و به‏ همین دلیل تصریح کرده که این تعهدات جایز و لازم الوفا نیست؛(‌جعفری لنگرودی،۱۳۷۸،ص ۲۱)در این استناد جانب انصاف یا دقت‏ لازم مراعات نشده است، زیرا همان‌ طور که خود به عنوان برجسته‏ترین نظریه‏پرداز حقوقی در زمینه‌ی اثبات وحدت مفهوم میان عقد و عهد در جاهای مختلف تصریح فرموده‏اند که(العقد العهد)عقد تعهد است. در ماده ۵۶۵ ق.م نیز مراد از اینکه جعاله تعهدی است جایز همان عقد جایز است نه تعهد جایز به عنوان اثر عقد. (‌جعفری لنگرودی،۱۳۷۸،ص ۲۲)

 

۲-۱۰- اقسام تعهد به اعتبار موضوع:

 

از حیث موضوع، تعهد را به مالی و غیر مالی یا تعهد به فعل و ترک فعل و تعهد به مال و نفس تقسیم می‏ کنند.

 

۲-۱۰-۱-تعهد مالی:

 

هر تعهد که متعلق موضوع آن مال باشد،تعهد مالی نام دارد. مال نیز عبارت است از هر چیزی که قابلیت دادوستد داشته باشد،خواه آن چیز عین باشد یا منفعت یا طلب و یا کار و حق انتفاع و هر گونه حق مالی دیگر. تعهد مالی بخش مهمی از حقوق تعهدات را به خود اختصاص داده تا جایی که می‏گویند تعهد به معنی اخص همان تعهد مالی است.(‌جعفری لنگرودی، ۱۳۸۶، ص ۱۰۱۱)

 

۲-۱۰-۲-تعهد غیر مالی:

 

در مقابل تعهد مالی به تعهدی که متعلق موضوع آن مال نباشد تعهد غیر مالی اطلاق‏ می‏ شود، مانند تعهد پدر و مادر نسبت به حضانت کودک خود و تعهد هریک از زوجین به‏ حسن سلوک با یکدیگر.ماده ۱۱۰۳ قانون مدنی در این زمینه تصریح نموده است که زن و شوهر مکلف به حسن معاشرت با یکدیگر هستند. (‌جعفری لنگرودی، ۱۳۸۶، ص ۱۶۳)

 

۲-۱۰-۳-تعهد فعل:

 

هر تعهدی که به موجب آن،متعهد ملتزم به انجام دادن کاری است،تعهد فعل نام دارد، خواه آن کار،فعل مادی باشد،مثل تعهد خیاط به دوختن لباس یا تعهد پیمانکار ساختمانی به‏ احداث پل و خواه آن کار عملی حقوقی باشد،مانند تعهد مالک آپارتمان به فروش آن به‏ دیگری در آینده(‌جعفری لنگرودی، ۱۳۸۶، ص ۱۶۳)

 

۲-۱۰-۴-تعهد ترک فعل

 

برعکس تعهد فعل در این تعهد،متعهد ملتزم می‏ شود که از انجام کار معینی خودداری کند، مانند آنکه کاسبی ضمن قرارداد انتقال کسب و پیشه خود، تعهد کند که در نزدیکی محل کسب‏ طرف دیگر مبادرت به انجام همان کسب و پیشه ننماید.(صفایی، ۱۳۵۱،ص ۷ ) تعهد ترک فعل نیز ممکن است موضوع آن عملی حقوقی باشد،چنان که‏ وام‏گیرنده‏ای در سند وام تعهد کند که تا وام را تأدیه ننماید منزل مسکونی خویش را به‏ دیگری نفروشد(تعهد ترک بیع).(‌جعفری لنگرودی، ۱۳۸۶، ص ۱۳۴٫)

 

۲-۱۰-۵-تعهد به مال:

 

هرگاه موضوع تعهدی، تأدیه مالی باشد آن را تعهد به مال می‏نامند.تعهد به مال اخص از تعهد مالی است و بیشتر ناظر به تعهد ضامن در عقد ضمان دارد. مالی را که بر ذمه دیگری است به عهده می‏ گیرد، متعهد را ضامن، طرف دیگر را مضمون له و شخص ثالث را مضمون عنه یا مدیون اصلی می‏گویند.

 

۲-۱۰-۶-تعهد به نفس:

 

این اصطلاح جایی به کار برده می‏ شود که متعهد ملتزم است فرد دیگری را در موعد معین یا هرگاه متعهد له اراده کند نزد او حاضر کند.تعهد به نفس در حقیقت موضوع عقد کفالت در حقوق ما است که طبق ماده ۷۳۴ قانون مدنی:«کفالت عقدی است که به موجب‏ آن احد طرفین در مقابل طرف دیگر احضار شخص ثالثی را تعهد می ‏کند متعهد را کفیل، شخص ثالث را مکفول له می‏گویند.»

 

تعهد به نفس در مقابل تعهد به مال قرار می‏ گیرد که موضوع عقد ضمان است.به نظر بعضی تعهد به نفس علاوه بر موارد احضار تن موارد دیگری از قبیل کفالت طلب و کفالت‏ ملاقات را هم دربرمی‏گیرد. (‌جعفری لنگرودی، ۱۳۸۶، ش ۶-۱۰) در کفالت ملاقات کفیل تعهد می ‏کند که ترتیب ملاقات مکفول له و مکفول عنه را بدهد. (‌جعفری لنگرودی، ۱۳۸۶، ص ۳۰۴۱)ولی در کفالت طلب تعهد کفیل عبارت است از اینکه در مقام طلب و جستجوی مکفول برآمده و محل حضور مکفول را به مکفول له نشان‏ بدهد. (‌جعفری لنگرودی، ۱۳۸۶، ص ۳۰۳۸)

 

۲-۱۱- اقسام تعهد به اعتبار منشاء

 

در این تقسیم از حیث منبع ایجاد تعهد، تعهدات را به تعهد عقدی،تعهد شرطی، تعهد ایقاعی، تعهد خارج از عقد و تعهد قانونی نام گذارده‏اند که به‏طور اختصار شرح داده می‏ شود.

 

۲-۱۱-۱-تعهد عقدی:

 

هر تعهد ناشی از عقد را تعهدی عقدی می‏نامند،مانند تعهد بایع و مشتری به انتقال یا تسلیم‏ مبیع و ثمن و تعهد مستأجر به پرداخت اجاره‏بها.این تعهد در مقابل تعهد غیر عقدی قرار می‏ گیرد.تعهد غیر عقدی نیز خود به دو معنی است:یک،تعهدات خارج از عقد،مانند تعهد ناشی از ایقاع و اسباب ضمان قهری و دیگری،تعهد مربوط به شرط ابتدایی.( ‌جعفری لنگرودی، ۱۳۸۶، صص ۹۸۹ و ۹۹۳)

 

تعهد عقدی نیز خود به دو قسم است:تعهد ناشی از عقد مقدماتی یا پیش‏قرارداد و دیگری،تعهد ناشی از عقود معمولی که عنوان عقد مقدماتی را ندارد.( ‌جعفری لنگرودی، ۱۳۸۶، ص ۶۹)

 

۲-۱۱-۲- تعهد شرطی:

 

هرگاه منشأ تعهد، شرطی باشد که در متن عقد قرار گرفته است،آن تعهد را تعهد شرطی‏ می‏نامند،چنان که ماده ی ۲۴۱ ق.م.می‏گوید:«ممکن است در معامله شرط شود که یکی از متعاملین برای آنچه که به واسطه معامله مشغول الذمه می‏ شود رهن یا ضامن بدهد.» ‌بنابرین‏ رهن یا ضمانی را که بدین طریق به موجب شرط ضمن العقد حاصل می‏ شود،تعهد شرطی می‏نامند.تعهد شرطی طبق مواد ۲۳۶ و ۲۳۷ قانون مدنی ممکن است به صورت شرط فعل یا شرط نتیجه حاصل شود.

 

(‌جعفری لنگرودی، ۱۳۸۶، ص ۶۵)در فقه نیز فقیهان از التزام و تعهد عقدی و شرطی بحث کرده ‏اند.(میرزا نائینی، ۱۳۵۸، ص‏ ۵۳)

 

۲-۱۱-۳-تعهد یک‏طرفه یا ایقاعی:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...